کلاس پنجمی ها کلاس پنجم (د)دبستان شهید باهنر بوشهر وبلاگی برای همه ی گلهای خوشبوی کلاسم |
|||
26 / 11برچسب:, :: 21:53 :: نويسنده : آموزگار مریم عباسی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به یکی از اصحاب خود به نام عبدالله بن خدافه سهمی قریشی مأموریت داد نامهاش را برای خسرو پرویز، پادشاه ایران، ببرد. خسروپرویز زمامدار ایران بود که پس از انوشیروان به سلطنت رسیده و 32 سال پیش از هجرت پیامبر بر تخت سلطنت نشسته بود. سفیر پیامبر وارد دربار شد و خسروپرویز دستور داد نامه را از او بگیرند، ولی سفیر گفت:«باید نامه را شخصاً به او بدهم.»
متن نامه پیامبر این بود: «بسم الله الرحمن الرحیم
از محمد، فرستاده خدا، به کسری، بزرگ ایران. درود بر آن کسی که حقیقت را بجوید و هدایت را پیرو باشد و به خداوند و رسولش ایمان آورد و گواهی دهد که جز الله معبودی نیست و شریک ندارد و یگانه است، و گواهی دهد که محمّد بنده و فرستاده اوست. من تو را به سوی خدا میخوانم. فرستاده خدا برای همگان هستم تا آنان را بیم دهم و حجت را بر کافران تمام کنم. اسلام بیاور تا در امان باشی و اگر از اسلام رویگردان شوی، گناه مردم مجوس بر گردن تو است.» در دربار خسروپرویز، هنوز مترجم از خواندن نامه فارغ نشده بود که زمامدار ایران سخت بر آشفت و نامه را از مترجم گرفت و پاره کرد و فریاد کشید که:« این مرد را ببینید که نام خود را پیش از نام من نوشته است!» و دستور داد فوراً عبدالله را از قصر بیرون کنند. عبدالله بر مرکب خود سوار شد و راه مدینه را پیش گرفت و ماجرا را برای پیامبر تعریف کرد. پیامبر از بی احترامی پادشاه ایران سخت ناراحت گردید، آثار خشم در چهره اش پدیدار شد و او را این گونه نفرین کرد:«اللهم فَرِق مُلکه.» (بار خدایا رشته سلطنت او را پاره کن.)
خسرو پرویز به حاکم یمن نوشت که دو نفر از افسرانش را برای دستگیری پیامبر روانه مدینه کند. پیامبر در دیدار با آن دو افسر، آنان را دعوت به اسلام کرد و فردای روزی که با آنها دیدار داشت به آنان فرمود:«پروردگار جهان مرا آگاه ساخت که دیشب 7 ساعت پس از غروب، خسرو پرویز به دست پسرش شیرویه کشته شده و پسرش بر تخت سلطنت نشسته است.» (شب سه شنبه دهم جمادی الاولی سال 7 هجری) آن گاه پیامبر فرمود:«بروید این خبر را به گوش حاکم یمن برسانید.ـ» پس از تحقق پیشگویی پیامبر درباره خسروپرویز، باذان حاکم یمن همراه با کلیه کارگزاران حکومتی اش اسلام آوردند و طی نامه ای اسلام آوردن خود و کارمندان حکومتش را به پیامبر ابلاغ کرد. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ . خدایا خارج کن مرا از تاریکی های فکر ،وروشنی ببخش دلم را به الطاف بی کرانت . ای بی نهایت مهربان . آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|